userfiles/images/logo.png

روشی که مسئولان در رابطه با راه آهن بوشهر بدست گرفته اند به جایی نخواهد رسید/اعتماد به آمریکا اعتماد به شرارت است

منتشر شده در جمعه, 24 آذر 1396 18:15
بازدید: 688

خطبه اول

در خطبه اول پیرامون راه خدا سخن می گفتیم، سبک زندگی اسلامی که نتیجه آن سعادت و رستگاری و محبوبیت الهی و در آخرت بری بودن از عذاب و تنعم به عنایت ذات اقدس الهی است.

یکی از آموزه های سبک زندگی اسلامی هوشمندی و هوشیاری در زندگی است.

برخی کسان هستند که زندگی خود را هیچ توجهی نمی کنند، تلاش و کوشش می کنند اما هوشیار و هوشمند نیستند و به همین جهت می گویند ما هرچه تلاش می کنیم به نتیجه نمی رسیم، هر چه ما کوشش می کنیم با یک فریب که از طرف دیگران بر زندگی ما وارد می شود تمام کوشش ما از بین می رود و به همین خواطر یک انسان مسلمان یک انسان هوشیار است و مواظب زندگی خود است، زندگی خود را هم از درون زیر نظر دارد که دچار تلاشی نشود و هم از بیرون مواظب است که افرادی سامانه ی زندگی او را متلاشی نکنند.

اساساً دنیا این گونه است که تیرهای فریب و تیرهای شکست انسان بسیار از کمان بدخواهان به سمت انسان رها می شود که به دنبال شکست و فریب انسان هستند، انسان مسلمان انسان هوشیار و هوشمندی است. تمام جوانب و اضلاع زندگی خود را هم در درون، همسر، فرزندان، اقوام و خویشان، پدر و مادر و هم محیط اجتماعی خود را کاملاً زیر نظر دارد و نمی گذارد اسباب فریب و شکست در درون خانه ی او نفوذ و خانواده ی او را متلاشی کند و زحمات طاقت فرسای او را به باد دهد.

چه بسیار انسان های خوب، بزرگ، پرتلاش و انسان های بسیار خوب اما به خواطر عدم هوشیاری و هوشمندی در زندگی با شکست روبرو شده اند و به همین خواطر اسلام می گوید انسان باید هوشیار و هوشمند و با کیاست در زندگی باشد.

اسباب شکست و فریب یک انسان اموری است که من الآن مقداری از آن را بر می شمارم.

اولین آن ها فریب فکری و اعتقادی است. انسانی است مؤمن، متدین، باخدا اما اشخاصی، افرادی، جریاناتی  به دنبال تخریب فکری و اعتقادی او قرار می گیرند، هم خودش و هم خانواده اش، اسباب فریب و شکست اعتقادی او را فراهم می کنند و بعد از مدتی یک انسان مؤمن و مسلمان می بیند اساساً چقدر با اسلام فاصله گرفته است، چقدر از آن روح ایمان فاصله گرفته است، چقدر از آن شخصیت دوست داشتنی مردمی تبدیل شده به یک شخصیت پرتوقع متجاوز به حریم حقوقی دیگران. اعتقاد و فکر او را عوض می کنند و این اولین تیر فریب و شکست انسان است. انسان هوشیار و هوشمند انسانی است که هیچ گاه این حمله ی فکری و اعتقادی به او موجب شکست او نمی شوند و لذ می گویند ا انسان مؤمن همچون کوه است اما کوه گاهی متلاشی می شود اما انسان مؤمن هیچ گاه ایمانش متلاشی نمی شود.

تیر فریب دوم، فریب اقتصادی و مالی است. انسان دست پاک که تمام زندگی او اقتصاد حلال بوده، مواظب بوده مال مردم را نخورد، در خدمت مردم باشد، این انسان از درون هوای نفس و از بیرون افرادی بر افکار و اندیشه اش نفوذ می کنند و او را فریب می دهند، زیبا نمایی در امور اقتصاد حرام می کنند و او را مبتلا به زندگی حرام خوری به شکل رشوه و احتکار و سرقت و بدفروشی و کم فروشی و انواع و اقسام اقتصاد حرام می کنند و بلایی به روز این انسان می آورند که تمام زندگی او تجاوز به حریم اقتصاد دیگران می شود. آن کسی که رشوه می گیرد، احتکار می کند، کم می فروشد، بد می فروشد، آن کسی که حقوق مردم را ضایع می کند این به جنگ خدا و رسول خدا رفته ،به ویژه آن هایی که ربا می دهند و به پا می خیزند و زندگی اقتصادی مردم را متلاشی می کنند. گاهی هم انسان خودش به ساده لوحی، گاهی هم بی توجهی وارد یک معامله ی اقتصادی می شود، وارد یک تعهد اقتصادی می شود و ضامن کسی می شود که متوجه است این فرد نمی تواند آن وام را پرداخت کند اما به هر علت ضامن او می شود، خوب دیگر شرعاً به گردن ایشان می آید که او این وام را پرداخت کند و آن هم که وام گرفته می رود و ایشان که می خواسته کار خیری انجام دهد در شری گرفتار می شود. انسان هوشمند و هوشیار متوجه است که وقتی ضامن شد یعنی وقتی این فرد پرداخت نکرد من پرداخت می کنم و به فکر باشد که احتمال دارد که آن فرد پرداخت کند. لذا باید در ضمانت دقت کند، انسان هوشیار این است. گاهی به او پیشنهادهای اقتصادی می کنند که این معامله را انجام دهیم، زیبا نمایی هم می کنند، چراغ سبز اقتصادی به او نشان می دهند، او بدون مطالعه سرمایه گذاری می کند و تمام دارایی او از بین می رود. انسان باید هوشیار و هوشمند باشد. در اموری وارد نشود که نمی داند چگونه خارج می شود.

یکی دیگر از اسباب فریب و شکست انسان فریب سیاسی است. گاهی افرادی می آیند و انسان را در خطوطی می برند، به سمتی می برند، دارای افکار و خطوط سیاسی خاصی می کنند و بعد از مدتی متوجه می شود که این خط سیاسی با خط ولایت و اسلام و اهل بیت فاصله دارد ولی دیگر غرق شده است.

یکی دیگر از عوامل شکست انسان که انسان باید بسیار هوشیار باشد که مبتلا نشود فریب اخلاقی و شخصیتی است. انسان باید چنان دارای قوام شخصیتی باشد که با یک دعوت، با یک نگاه، با پیشنهاد افراد مبتلا به مفاسد اخلاقی نشود. برخی می خواهند انسان را تخریب کنند، می آیند مشکلات این جنینی برای او درست می کنند، برخی خودشان نمی توانند هوای نفسشان را مدیریت کنند، خودشان را مبتلا می کنند و این ها عوامل سقوط شخصیت انسان است.

از تمام کسانی که شکست فکری و اعتقادی خورده اند، مسلمان بوده اند، دین دیگری انتخاب کرده اند، انسانی بوده اند که اقتصاد حلال داشته اند و به حرام خوری افتاده اند، انسان هایی که خط سیاسی درستی داشته اند و خدمتگذار اسلام و مسلمین بوده اند و خطوطی پیدا کرده اند که ضد اسلام و مسلمین شده اند، افرادی بوده اند که پاکدامن بوده اند و مبتلا به مفاسد شده اند، از آن ها سؤال کنید که چرا این طور شد؟، همه ی آن ها می گویند که فریب خورده ایم، فریب نفسمان خورده ایم و نفس خودمان را نتوانسته ایم کنترل کنیم و از آن طرف دوستان ، رفقا و شرایطی اطراف ما ایجاد شد که مبتلا شدیم.

به همین خاطر است که خداوند یازده قسم می خورد «وَالشَّمْسِ وَضُحَاهَا وَالْقَمَرِ إِذَا تَلَاهَا وَالنَّهَارِ إِذَا جَلَّاهَا وَاللَّيْلِ إِذَا يَغْشَاهَا وَالسَّمَاءِ وَمَا بَنَاهَوَالْأَرْضِ وَمَا طَحَاها وَنَفْسٍ وَمَا سَوَّاهَاا  فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكَّاهَا» خدا یازده قسم می خورد و می گوید رستگار آن کسی است که باطن خود را پاک کند و آلودگی نداشته باشد، انسان ذره ای آلودگی و تمایلات نفسانی داشته باشد انسان را زمین می زند، امروز نه چند روز دیگر زمین می زند و چند بار در قرآن ذکر شده است و تکرار شده است.

و از ان طرف هوشیار و هوشمند باشد که نه نفس بر او چیره شود که او را زمین بزند و دیگران بتوانند توطئه بچینند و او را بر زمین بزنند، زمین زدن اخلاقی، سیاسی، اقتصادی، زمین زدن فکری و اعتقادی.

اگر ما بخواهیم که مبتلا نشویم چند راه اسلام مقابل ما گذاشته است.

یک، مراعات تقوا کنیم، یعنی اهل تقوا باشیم، خودمان را در محضر خدا بدانیم و گناه نکنیم. این گناه نکردن ها موجب می شود که انسان وقتی که دیگران به او حمله می کنند که او را تخریب کنند یا نفسش بخواهد او را تخریب کند در وجودش یک قوه ای ایجاد می شود که مانع سقوط و زمین خوردنش می شود.« إِنَّ الَّذِينَ اتَّقَوْا إِذا مَسَّهُمْ طائِفٌ مِنَ الشَّيْطانِ تَذَكَّرُوا» می گوید انسان های متقی این طور هستند که وقتی به آن ها حمله می شود که او را به زمین بزنند فوراً متوجه می شود.«المؤمن ینظر بنور الله». یک، تقوا و ایمان.

دوم، در کارها مشورت کند.« لَا ظَهِيرَ كَالْمُشَاوَرَةِ» حضرت امیر المؤمنین (ع)می فرماید: هیچ پشتیبانی همچون مشاوره نیست.انسان عاقل به معنای کامل کسی است که عقل های دیگران را ضمیمه ی عقل خودش می کند، مشاوره و مشورت می کند.

سوم، فکر و اندیشه می کند، کارهایش را سرسری انجام نمی دهد.« التَّدْبِیرُ قَبْلَ الْعَمَلِ ، یومنک مِنَ النَّدَمِ» تدبیر می کند، چون فکر و تدبیر در آغاز و قبل از کار موجب این می شود که در آخر پشیمان نشود، بی تدبیری پشیمانی می اورد.

سوم، عبرت می گیرد و تجربه کسب می کند از گذشته. نگاه به گذشته می کند که چه عواملی باعث شکستش شدند تکرار نمی کند، چه عواملی باعث رشدش شدند آن ها را انجام می دهد.« الاعتبار یقود الی الرشاد» عبرت گیری موجب این می شود که انسان به سمت رشد قدم بردارد.

پنجم، دوری از بلند پروازی و طمع ورزی. شما در مسائل اقتصادی نگاه کنید تمام کسانی که شکست خوردند یکی از عوامل مهم آن بلندپروازی بوده است و می خواستند یک شبه ره صد ساله را بروند. امیر مؤمنان (ع) می فرمایند:« الطَّامِعُ فِی وِثَاقِ الذُّلِّ» کسی که طمعکار است در دام ذلت و خواری گرفتار می شود. انسان آرام آرام رشد کند نه طمع ورزی کند.

این اموری است که اگر انسان این پنج امر ( مراعات تقوا، مشورت قبل از عمل، فکر و اندیشه قبل از عمل، عبرت و تجربه اندوزی، دوری از بلندپروازی و طمع ورزی) اموری است که انسان را حفظ می کند که شکست نخورد.

خطبه دوم

در خطبه دوم پیرامون چند موضوع به اختصار سخن می گوییم.

روز 27 آذر روز حوزه و دانشگاه و سالروز شهادت شهید حجت الاسلام و المسلمین دکتر مفتح در سال 58 است.

دو نهاد بسیار مهم حوزه و دانشگاه است که هر دو باید به وظیفه ی تاریخی خود در شرایط کنونی به صورت جهادی عمل کنند. چون دو رکن اساسی این انقلاب حوزه و دانشگاه است. هر دو هم تولید اندیشه می کنند، تولید علم می کنند، منابع انسانی را تربیت می کنند، دفاع در عرصه ی علمی و معرفتی در مقابل تهاجم فرهنگی مدیریت می کنند و منابع انسانی آینده ی این نظام را تربیت می کنند. باید این دو در تراز انقلاب اسلامی حرکت کنند تا ان شاءالله هم در شرایط کنونی و هم آینده این انقلاب مصون بماند و ارتقاء خاص داشته باشد.

محکوم می کنیم طرح جدید آمریکا در عرصه ی ایجاد آشوب در خاور میانه با اعلام کردن انتقال سفارتخانه ی خود به بیت المقدس به عنوان پایتخت رژیم اشغالگر قدس. اعلام این کار توسط رئیس جمهور آمریکا موج بسیار زیادی علیه آمریکا و شخص رئیس جمهور آمریکا ایجاد کرد. ماهیت آمریکا همین است. آمریکا به دنبال تسلط اندیشه ی صهیونیستی در منطقه و شکست اسلام انقلابی است و در این رابطه از هیچ کاری فروگذار نخواهد کرد.

شما ملاحظه کنید این همه کمک کردند به رژیم جنایتکار سعودی، چقدر این کودک ها را کشتند، خانواده ها را از بین بردند، چقدر این کشور مسلمان و عرب دچار آشوب کردند، هواپیماهای آمریکایی، موشک های آمریکایی به کار گرفتند، یک بار این رزمندگان یمن یک موشک به عربستان شلیک کردند، اخیراً یکی از این سیاسیون آمریکا یک بدنه ی موشکی را سازمان ملل برده و می گوید نگاه کنید این موشک ساخت ایران است، این قدر سفاهت، که آنجا به او خندیده اند . این ها ذاتاً جنایتکار هستند و اعتماد به آمریکا یعنی اعتماد به شرارت.

 آن ها هیچ نمی شناسند جز قدرت و ثروت، حتی خود را هم برای این معنا از بین می برند چه برسد که رحم کنند به جامعه ی بشری.

شما دیدید در قضیه ی برجام چقدر اول فضا را باز گذاشتند که بیایید مذاکره می کنیم، الآن همین طور دارند تخلف می کنند و صدای همه را درآورده اند. هم آن کسانی که از اول مخالف برجام بوده اند و هم موافقین آن، اخیراً اروپا هم گفته که یک بندی در مقدمه است که آن بند مشعر به این است که برجام های بعدی، برجام دو هم قابل مذاکره است یعنی مباحث موشکی و دفاعی ایران.

الآن آن کسانی که می گفتند مرگ بر آمریکا نگویید، الآن متوجه شده اند که مرگ بر آمریکا یک شعار استراتژیک برخواسته از متن ایمان و تقوای الهی و هوشمندی سیاسی است.

بارها مقام معظم رهبری تذکر دادند که اعتماد نکنید، این ها قابل اعتماد نیستند. لذا شما هر کاری بکنید در عادی سازی روابط با آمریکا در همراهی با آمریکا آن ها خیانت خواهند کرد، ذات آمریکا خیانت است.

لذا  محکوم می کنیم این کار رئیس جمهور تازه به دوران رسیده آمریکا که این چنین سخن گفته و این چنین مطلبی بیان کرده است.

تشکر می کنم از برگزار کنندگان جشنواره علامه بلادی، روز روحانیت بوشهر که حقیقتاً یک حماسه است این روز برای استان بوشهر که روز روحانیت است، تاریخ روحانیت است، جشنواره ی علمی پژوهشی در دو حوزه ی حوزه و دانشگاه است.

همچنین برگزارکنندگان نمایشگاه بزرگ کتاب که ما باید به این سمت حرکت کنیم، توسعه ی عرصه ی کتاب و کتابخانه داری و فرهنگ کتابخوانی.

چند نکته است که نیاز است پیرامون آن سخن گفته شود.

استان بوشهر یک استان بسیار مهم است. در عرصه ی  اهمیت استان بوشهر در شرایط کنونی هیچ کس هیچ شکی ندارد اما اگر شما ملاحظه کنید متأسفانه یک سری بی مهری هایی شامل این استان شده از جمله بحث حمل و نقل ریلی.

شما استان های پیرامونی ما را نگاه کنید همه راه آهن دارند. فارس، خوزستان و هرمزگان اما استان بوشهر که مرتبط با دریا است و حمل و نقل ریلی یکی از مهمترین شاخص های اقتصاد مقاومتی و کرانه ای است که این استان باید داشته باشد این استان دارد. مصوب هیئت دولت هم می باشد اما در برنامه ی توسعه ی ششم که الآن می باشد بودجه ی سال 97 و قبل از آن لحاظ نمی کردند.

این استانی که گنج ایران است، استانی که از جهت تولید درآمد برای دولت یکی از استان های بی نظیر است اما در عرصه ی سرمایه گذاری، در عرصه ی تخصیص اعتبارات برای امور اساسی این استان ما بی مهری می بینیم. این روشی که مسئولان دست گرفته اند برای طراحی و اجرا در عرصه ی اجرایی کردن پروژه راه آهن استان مطمئن باشد به جایی نمی رسد چون قبلاً همین پروسه تکرار شده است. یک راه و برنامه ی دیگری است و به همین خاطر باید در این رابطه فراتر از برنامه های قبل برنامه ریزی کرد و اینکه دور هم بنشینیم و بگوییم اعتبار تخصیص بدهید این بارها تکرار شده است و هیچ اثری هم نداشته است. باید یک برنامه ی دیگری طراحی شود که این حجم بالای مالی در رابطه با راه آهن استان از آنجا تأمین شود که من به مسئولین تذکر داده ام و عرض هم کرده ام محضر آن ها و این راهش می باشد. والا سالی 15 میلیارد برای یک راه آهنی که 100 برابر این بودجه می خواهد، می شود با این راه آهن درست کرد؟. این ها است مشکل این استان.

مسئولین این مردم مردمان بزرگی هستند، این مردم تاریخ پرشکوهی دارند. قدر این مردم و این استان را بدانید، وعده های توخالی به این مردم ندهید.

یک سفر می آیید بیاناتی می کنید و بعد تعطیل می شود، این خوب نیست.

نکته ی بعد در رابطه با کالاهای ملوانی است. این یک ساماندهی می خواهد که حقوق همه مراعات شود. یک نشست جامع می خواهد که حقوق همه مراعات شود. حقوق مردم، حقوق دولت، به ویژه حقوقی که باید این استان بهرمند شود. بسیاری در عرصه ی تجارت دارند تلاش می کنند و مسئولین باید یک بار برای همیشه این مسأله را حل کنند که جامع تأمین کننده ی حقوق همه باشد. خدمت به مردم بکنند.

نکته ی دیگر در رابطه با اشتغال است. جوانانی ما در این استان داریم، پاک، نجیب، تحصیل کرده، پرتلاش. قدر این جوانان را بدانید ، پروسه ی جهادی جهت ایجاد اشتغال برای این عزیزان فراهم کنید. این همه صنایع در این استان است، این همه زمینه برای اشتغالزایی وجود دارد. طرح ها، برنامه ها ، زمینه ی پرجاذبه ی سرمایه گذاری خارج از استان در درون استان طراحی کنید. این جوانان با اشتغال اکثر مشکلاتشان حل می شود.

نکته ی دیگر در رابطه با آب استان است. الآن من عرض می کنم تابستان سختی مردم پشت سر گذاشتند. مسئولین از الآن به فکر تابستان مردم باشد و نه تابستان آمد بگویید ان شاءالله این بحران را رد می کنیم و تابستان آینده. هر سال همین مشکل ایجاد شده است. با ایجاد آبشیرین کن ها، با تعمیر و بازسازی شبکه ی آبرسانی این کار را انجام دهید. این مردم لیاقت بسیار فراتر از این امور دارند.

نکته ی دیگری که قابل توجه است و باید بنده ذکر کنم حمایت از کارگران و حمایت از شاغلینی است که گاهی 4 تا 5 ماه حقوق آن ها تأخیر می افتد. این ها زن دارند، بچه دارند، این ها وام گرفته اند و این ها روی حقوقشان برنامه ریزی کرده اند، این ها اجاره ی منزل دارند، این ها بچه ی مدرسه ای دارند و به ویژه این شرکت های خصوصی این طور هستند . حقوق این کارگران و نیروهایی که پیش آن ها کار می کنند ارج بگذارند و حقوق آن ها را به موقع بدهند. حضرت خاتم الانبیاء محمد مصطفی (ص) می فرمایند پول و مزد کارگر تا عرق او خشک نشده به او بدهید. شما می خواهید حقوق یک کارگر و کارمند را بعدی که به ذلت افتاد بدهید، این صحیح نیست، اسلامی نیست، این عدالت نیست. اگر نمی توانید حقوق این ها را بدهید از اول با آن ها صحبت بکنید و بگویید شرایط ما چنین است که آن ها فکری برای خودشان بکنند. برخی از این کارگرها اهل استان هایی بسیار دورتر از بوشهر هستند و این ها به امیدی آمدند اینجا کار کنند که درآمدی کسب کنند و برای خانواده های خود بفرستند. برخی از افراد جزء این استان هستند و به امیدی آنجا آمده اند. لدا عنایت داشته باشید.

بنده صحبت کردم ، گفتند از شش ماه به چهار ماه و سه ماه کرده ایم. سه ماه است حقوق این ها داده نشده است. این خوب نیست ، این ها خانواده دارند، بچه دارند. اگر همین کار را با خود ما می کردند شما چکار می کردید، حالا کارگر و زیردست شماست باید این چنین با او رفتار کنید؟.

خداوند ان شاءالله رفع همه ی مشکلات کند.

بارها مقام معظم رهبری حضرت امام خامنه ای این امور را به مسئولین تذکر داده اند. قدرشناسی و خدمت به این مردم، حمایت از این مردم و توجه ویژه به این مردم به ویژه قشر ضعیف و مستمند. عنایت به این مطالب ان شاءالله عزیزان داشته باشند.

نظرات

نظر خود را اضافه کنید.

0
شرایط و قوانین.