userfiles/images/logo.png

خطبه نماز جمعه مورخه 92/08/17

خطبه نماز جمعه مورخه 92/08/17

دسته: خطبه های سال 1392
منتشر شده در جمعه, 17 آبان 1392 17:11
بازدید: 2510

 

Download8 PDF8
دانلود فایل
مستندات

 

 

 

 

 

 

خطبه اول

«بسماللهالرحمنالرحیم»

 

تقوا برترین راه جلب محبت الهی است.

شما عزيزان نمازگزار و به ويژه خودم را به مراعات تقوي الهي سفارش مي كنم، چرا كه تقوي بهترين زاد و توشه براي سعادت اُخروي و برترين راه براي جلب محبت الهي در حيات دنيوي است.

در خطبه اول بنا بر اين گذارده‌ايم كه از راه خدا و سبك زندگي خدايي سخن بگوييم و به مناسبت ايام محرم، سبك زندگي از نگاه سالار شهيدان و آموزه‌اي از آموزه‌هاي آسماني آن امام را بر مي شماريم و نكاتي بيان مي‌كنيم:

 

غنیمت شماری عمر در راه دینداری

یکی از مسائل مهم سبک زندگی اسلامی که در کلمات حضرت اباعبدالله الحسین (علیه السلام) بیان شده است غنیمت شماری عمر در راه دین‌داری است. سرمايه حقيقي انسان، عمر اوست به طوري كه انسان نمي‌تواند قيمتي براي عمر، شناسايي کند، ارزيابي کند و قرار دهد. بدین خاطر اگر انسان بخواهد يك قيمتي براي يك ساعت قبل بگذارد كه دوباره آن يك ساعت اعاده شود، هر قيمتي هم كه بگذارد، آن يك ساعت اعاده نمي‌شود، هر مقدار طلا و جواهر و پول بگذارد نمي‌تواند يك ساعت قبل را بار ديگر اعاده كند.

 

عمر انسان در حيات دنيوي، سرمايه انسان است كه بايد اين سرمايه كه قهري از بين مي رود را مديريت كند و در اين عمر كوتاه، سعادت در دنيا و رستگاري اُخروي براي خود به بار آورد، لذا عمر انسان مهم‌تر از طلا و نقره و دارايي اوست، به اين علت كه آنها را مي‌گذارد و مي‌رود و تنها چيزي كه مي‌ماند محصول عمر اوست كه او را به بهشت و يا جهنم هدايت مي‌كند.

 

انسان مجموعه ای از زمان حیات خود است.

حضرت اباعبدالله الحسين (علیه السلام) مي فرمايند: «یَابنَ آدَم اِنَّمَا اَنتَ ایّامٌ کُلَّمَا مَضی یَومٌ ذَهَبَ بَعضُکَ»[1] اي انسان‌ها، شما مجموعه‌اي از زمان حيات خود هستيد و هر مقدار كه از زمان مي‌گذرد، بخشي از وجودت از بين مي‌رود. يعني اگر انساني سي سال عمر كرده است، سی بخش از وجود او رفته است و اگر انساني بخواهد چهل سال عمر كند، سي بخش از وجود او رفته است و 10 قسمت ديگر مانده است و هر مقداري كه از زمان مي گذرد، بخشي از عمر و وجود انسان از بين رفته است و قابل بازگشت نیز نيست و به هيچ صورت نمي توان اين مقدار را برگرداند.

 

خداوند نيز در قرآن كريم بر اين موضوع به اشكال مختلف و با تعبيراتگوناگون، انسان ها را متذكر شده: «وَالْعَصْرِ * إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِي خُسْرٍ»[2] خداوند در سوره مباركه عصر قسم مي‌خورد، اي انسان‌ها همه در زيان هستید، چرا همه در زیانند؟ زيرا عمر انسان كه همان سرمايه حیات اوست، به طور قهري از بين مي‌رود و هيچكس نمي‌تواند گذشته‌اش را اعاده كند و جلوي وقوع آينده را بگيرد و اين سرمايه عمر، لحظه به لحظه، قهرا تلف مي شود، لذا خداوند در این سوره قسم می خورد.

 

عده‌ای عمر خود را می‌دهند و جهنم درو می‌کنند / برخی عمر خود را می‌دهند اما محبت و الطاف الهی را نصیب خود می‌کنند.

 

حضرت اباعبدالله الحسين (علیه السلام) مي فرمايد: اي انسان، تو مجموعه‌اي از زمان حيات خود هستي و هر مقدار كه زمان مي رود، بخشي از وجودت را نيز از دست مي‌دهي و بدان این بخش‌ها و زمان‌ها كه از دست مي‌دهي، چه چيزي به دست مي آوري؟ آيا آن چيزي كه به دست مي آوري قابل اعتنا است؟ در دنيا و آخرت ارزش دارد و يا خير؟ بسياري هستند که عمر خود را مي‌دهند و جهنم را درو مي كنند، شقاوت به بار مي‌آورند و برخي نيز با هدايت هاي الهي، عمر خود را مي‌دهند اما محبت، عنايات، الطاف خدا را نصيب مي برند.

انسان باید برای زندگی کلان خود طرح و نقشه داشته باشد.

حضرت اباعبدالله الحسين (علیه السلام) در اين بخش از سبك زندگي مي فرمايد: انسان بايد در مورد حيات و زندگي خود كه سرمايه حقيقي انسان است، طراحي و برنامه ريزي كند و همانطور كه انسان براي يك ساختمان، طرح و نقشه دارد و مهندسي مي كند و زندگي و اموال خودش را نیز در آن مسير ساخت قرار مي دهد، انسان بايد براي زندگي كلان خود نیز طرح و نقشه داشته باشد و مهندسي كند كه خانه‌اي به بار آورد كه بهشت و مركز نزول رحمت، عنايت و الطاف خداوند است، اما عمر انسان ثانيه به ثانيه تلف مي‌شود، لذا حضرت اباعبدالله الحسين (علیه السلام) مي‌فرمايد؛ در سبك زندگي اسلامي، غنيمت شماري عمر براي مديريت دين مدارانه زندگي، يك اصل است.

 

سيدالشهدا (علیه السلام) در ادامه مي فرمايد: «يا بنَ آدم! تَفَكَّّر، وَ قُل اَينَ مُلُوكُ الدُّنيا وَ اَربابُهَاَ الَّذينَ عَمَّرُوا خَرابَها وَاحتَفِرُوا اَنهارَها غَرَسُوا اَشجارَها وَمَدَّنوا مَدائِنَها فَفارَقُوها وَ هُم كارِهُون، وَ وَرِثَهَا قَوْمٌ آخَرُونَ وَ نَحْنُ بِهِمْ عَمَّا قَلِیلٍ لَاحِقُونَ»[3] اي انسان‌ها، بنشينيد و فكر كنيد و در زندگي تأمَل كنيد و به خود اينگونه بگوييد: پادشاهان دنيا، صاحبانش، قدرتمداران، ثروتمندان و آن كساني كه به دنبال آباداني دنيا بودند و چاه‌ها و نهرها را حفر كردند و شهرها و كاخ‌ها ساختند، همه، اينها را گذاشتند و رفتند و هيچكس هم راضي نبود كه تمام اين امور را بگذارد و خود تنها رود. حضرت اباعبدالله الحسين (علیه السلام) می‌فرماید که اين طور فكر كنيد و از گذشته و تاريخ گذشتگان، با تأمَل و تدبَر عبرت گيرید. اينها هر چه ساختند و با هر قيمتي كه به دست آوردند، گذاشتند و با اكراه رفتند و ديگران به جاي آنها آمدند و استفاده كردند، می‌فرمایند اين مسير براي آنها نيست و اين راه را ما هم به زودي طي خواهيم كرد، لذا همه را به فكر وا مي دارد.

 

سبک زندگی حسینی سبک معرفت افزائی، بصیرت افزائی، تأمل و تفکر در نوع زندگی است.

سبك زندگي حسيني، سبك معرفت افزايي، بصيرت افزايي، تامل و تفكر در نوع زندگي خود است كه چگونه بايد زندگي كنيم، مي‌فرمايند؛ آخرت گرايي و اصالت به آخرت دادن، اما از بستر و فرصت دنيا استفاده كردن و بر بال دين نشستن و بر مكتب اهل بيت (علیهم السلام) زندگي كردن، مسير استفاده‌ی صحيح از عمر براي سعادت در دنيا و رستگاري در آخرت است و اين پيام ابا عبدالله الحسين (علیه السلام) است، لذا وقتي انسان، عمر خود را غنيمت شمرد و براي عمر خود بخواهد مهندسي و برنامه‌ريزي كند و خدا با ارائه‌ی دين اين برنامه را به انسان عرضه كرده و بر مكتب اهل بيت (علیهم السلام) در آخر الزمان سفارش داشته، اين انسان با دين مداري، اين فرصت را غنيمت مي‌شمارد و بر اساس مثلث ايمان، معماري باطني و تقوا، ساختار شخصيت رفتاريِ ظاهري و تعاملات مثبت اخلاقي، يك زندگاني آسماني به سبك حضرت اباعبدالله الحسين (علیه السلام) پيدا مي‌كند.

 

لذا كسي كه اينگونه بود، با معرفت و با بصيرت بود، و بر اساس «مَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ وَنَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوَى * فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِيَ الْمَأْوَى»[4] در زندگي با تمام اين معرفت‌ها، دين مداري‌ها، بصيرت ها وملاحظه كردن‌ها، خوف و خشيت از مقام خدا دارد كه نكند خدايي كه تمام وجود انسان، مديون و متصل به عنایت اوست، لحظه‌اي نظر لطفش بر اين انسان در دنيا و آخرت برگردد لذا خوف دارد و از آن طرف، نفسش را از سقوط در منجلاب گناه، نهي مي‌كند. انساني كه بر اساس دين‌مداري زندگي مي‌كند اين چنين است. لذا امام حسين (علیه السلام) مي فرمايد: «لا یأمَن یومَ القیامَةِ إلاّ مَن خافَ الله فِی الدُّنیا»[5] در روز قيامت هيچكس در امان و ايمن نيست، مگر آن كساني كه در دنيا خوف خدا دارند. ما اگر بخواهيم رهرو راه حسين (علیه السلام) اين محبوب عالم وجود باشيم، بايد زندگي‌مان مطابق با هدايت‌هاي محبوب‌مان اباعبدالله الحسين (علیه السلام) باشد.

 

سوگواری برای حضرت سید الشهدا یک اصل و افتخار شیعه است.

سوگواري براي حضرت سيدالشهدا (علیه السلام) يك اصل و افتخار شيعه است، اما تمامي اين برنامه‌ها، براي حسيني شدن است، براي زندگي اسلامي به سبك حضرت اباعبدالله الحسين (علیه السلام) و زندگی اسلامی است.

 

حضرت حضرت اباعبدالله الحسين (علیه السلام) نماد ايمان، تقوا، اخلاق، مجاهدت در راه دين تا سر حد شهادت براي خود و خاندان و اسارت بودند، راه حسين (علیه السلام) الان نيز اين چنين است، تأمّل، تدبر و مهندسي كردن زندگي كلان خود با نگاه فرا دنيايي بر اساس ايمان، تقوا و اخلاق ومجاهدت در راه دين و در يك فضايي زندگي كردن كه اساس آن ولايت و مسير آن ولايتمداري است، لذا انسان‌هايي كه در مسير زندگي حسيني هستند، انسان‌هاي با ايماني هستند، خودشان را در محضر خدا مي‌دانند، با تقوا هستند و گناه نمي‌كنند و داراي اخلاق عاليه انساني هستند و وجودشان منشأ بركات و خيرات براي جامعه‌شان است و در راه دين تا سر حد شهادت مجاهدت مي‌كنند و شهادت را براي خود يك نعمت مي‌دانند.

 

خدایا همه ما را هدایت و ثابت قدم در راه حسین (علیه السلام) بدار ...

 

خطبه دوم

«بسماللهالرحمنالرحیم»

تقوا کلید رستگاری است.

شما عزيزان نمازگزار و به ويژه خودم را به مراعات تقواي الهي سفارش مي كنم، چرا كه تقوا کلید رستگاری و طریق جلب محبت الهي در حيات دنيوي است.

در خطبه دوم پیرامون چند موضوع به اختصار سخن می گوییم.

 

تبیین مطالب راهبردی مقام معظم رهبری

مقام معظم رهبري حضرت امام خامنه‌اي (مدظله العالي) در ديدار با دانش آموزان و دانشجويان به مناسبت روز ملي مبارزه با استكبار جهاني، مطالب بسيار مهم و راهبردي بيان فرمودند، كه مي‌تواند سرفصل‌هاي مهم سياسي برخاسته از متون فاخر دين، براي مسئولين گرامي نظام باشد.

 

استکبار ستیزی جزء جوهره دین و انقلاب است.

مقام معظم رهبري فرمودند؛ موضوع مبارزه با استكبار و روز ملي آن، يك مسئله اساسي برخاسته از تحليلي درست است، يعني روز مبارزه با استكبار و در اصل استكبار ستيزي جزء جوهره دین و انقلاب است، نمي‌تواند دين اسلام باشد اما مبارزه با طاغوت نباشد، اسلام باشد اما ستيز با استكبار نباشد، تولي باشد ولی تبري نباشد، ايمان به خدا باشد اما مبارزه با طاغوت نباشد.

جوهره انقلاب اسلامي ايران و اسلام و اساساً دين، بر يك وجوه مثبته است و دوستي‌ها، عنايت‌ها، ولايت‌ها و يك سري پرهيزها، ستيزها و مقابله كردن‌ها است، انسان نميتواند در فضاي نظام و حكومت ديني و نظام و ساختار معرفتي در دين و اسلام، يك جانبه‌نگر باشد، فقط بُعد ولايي، بُعد محبت، مِهر و تعامل داشته باشد، بُعد ديگر آن اين چنين است كه انسان بايد در مقابل هواي نفس و در مقابل دشمنانان دروني و بيروني انسان، كه هم اينك با تمام وجود با اسلام و مكتب اهل بيت (علیهم السلام) مبارزه مي‌كنند، هم تهاجم سخت مانند ترورها و جنگ‌های رسمی و تهاجم نرم كه در اشكال مختلف مانند تهاجم فرهنگي تجلي پيدا مي‌كند، این همه شبكه‌ها و رسانه‌های ديداري و شنيداري دشمنان عليه دين و مكتب اهل بيت (علیهم السلام) و اخلاق فعال هستند و تهاجم فرهنگی و اقتصادی؛ به خاطر استقلال و اسلام‌مداري ايران، تحريم اقتصادي مي‌كنند و همان كاري كه با رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلم) كردند «هُمُ الَّذِينَ يَقُولُونَ لَا تُنْفِقُوا عَلَى مَنْ عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ حَتَّى يَنْفَضُّوا وَلِلَّهِ خَزَائِنُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَلَكِنَّ الْمُنَافِقِينَ لَا يَفْقَهُونَ»[6] مي‌گفتند نظام نبوي را تحريم كنيد تا مردم از كنار رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلم) بروند. آنها تهاجم نرم اقتصادي و سياسي مي‌كنند، تهاجم نرم علم و فناوري مي‌كنند و انواع و اقسام تهاجم دارند.

 

فرود آوردن سر تعظیم در مقابل دشمنان یعنی از دست دادن ایمان

اگر انسان بخواهد در مقابل دشمنان اين چنيني سر تعظيم فرود آورد، سر تعظيم همان، و از دست دادن ایمان هم همان است! لذا مقام معظم رهبري فرمودند؛ مبارزه با استكبار جهاني و دشمني با آنها يك اصل مسلم و برخاسته از تحليلي درست است.

 

اصل دشمنی آمریکا با ما به خاطر اسلامیت، انقلاب و روحیه استکبار ستیزی ما است.

امام خامنه‌ای (مدظله العالي) فرمودند: آمريكا مسئله هسته‌اي را بهانه دشمني با ما قرار داده وگرنه اصل دشمني آمريكا با ما به خاطر اسلاميت ما، به خاطر انقلاب ما و به خاطر روحيه استكبارستيزي ما است و مشكل هسته‌اي نيست، اگر هسته‌ای تمام شد چیز دیگری را بهانه می‌کنند. جوهره‌ی وجودي آمريكا، چپاول، تسلّط و نابودي تمامي صداهايي است كه عليه او است.

 

مقام معظم رهبري فرمودند؛ ما بايد تلاش كنيم که بر اقتدار و توانمندي‌هاي داخلي خود بيافزائيم. اگر ما بر بيرون تكيه كنيم و تمام برنامه‌هايمان اين باشد كه مديريت بيرون كنيم و در درون كشورمان ايران، اقتدار ايجاد نكنيم، قطعا شكست خواهيم خورد. ما بايد ساختار دروني خود هم در عرصه فرهنگ، علم، فناوري، اقتصاد، امنيت، توسعه و پيشرفت بر اين اقتدار بيافزائيم و متمركز شويم و بيرون را هم مديريت كنيم.

 

مدیریت اقتصادی سیاست امریکا به دست صهیونیست ها است.

معظم له فرمودند؛ رژيم صهيونيستی يك رژيم منحوس و نامشروع است و مشروعيت ندارد و اگر مي‌بينيد كه آمريكا اين طور از رژيم اشغالگر قدس حمايت مي كند، بهخاطر اين است كه مديريتِ اقتصادیِ سیاست آمريكا به دست صهيونيست‌هاست و آمريكا و سران سياسي آن، عمله‌ی اجراي برنامه‌هاي صهيونيست‌ها هستند.

 

امام خامنه‌ای (مدظله العالي) فرمودند؛ شرايط كنوني انقلاب با سال‌هاي پيش كاملا متفاوت است. انقلاب اسلامی ايران هر روز بر عظمت و اقتدارش افروده شده و جهان استكبار تضعيف شده است، لذا ما با اقتدار مذاكره مي‌كنيم و با اقتدار وارد صحنه سياسي جهان مي‌شويم و با عزت و سرافرازي از اين فضاهاي پيچيده سياسي بيرون مي‌آييم.

 

آمریکا قابل اعتماد نیست.

مقام معظم رهبری فرمودند؛ آمريكا قابل اعتماد نيست و مذاكره با آمريكا هم اين چنين است، اما مذاكره يك فرصت است که يا انسان به نتايجي دست پيدا مي‌كند و ياتجربه‌اي است، اما تاكنون در تاريخ سياسي جهان، هيچكس با آمريكا به مذاكره ننشسته است كه سودي نصيب آن شود.

 

بر مبنای ولایتمداری و وحدت در سایه ولایت، اقتدار سیاسی ایجاد کنیم.

بدين خاطر است كه ما باید در درون نظام، قدرت اقتدار خود را در همه عرصه‌ها از جمله علم و فناوري، توليد و خودكفايي و مرجعيت علمي، در عرصه اقتصاد، توسعه نگرش اقتصادي و نفی اقتصاد تك پايه‌اي متكي به نفت و ايجاد توازن در عرصه هاي اقتصادي بالا ببريم؛ در عرصه فرهنگي، ما بايد به اقتدار فرهنگي برسيم که نه اينكه تهاجم فرهنگي بر ما اثر كند، بلكه فرهنگ ما جهان را متحول كند؛ در عرصه سياسي بر مبناي ولايتمداري و وحدت در سايه ولايت، اقتدار سياسي ايجاد كنيم و مردم و مسئولين در سايه ولايت و در جهت خدمت يك بدنه‌ی يكپارچه، ولايتمدار بر اساس اسلام، دانش بنيان و با مجاهدت كاري، ايران اسلامي را به جايگاه در خور شأن برسانيم و اين نگاه مقام معظم رهبري است.

 

در هفته اي كه پيش رو داريم، هفته حُزن و مصیبت اهل بيت عصمت و طهارت (علیهم السلام)است، تاسوعا و عاشوراي حسيني را در پیش داريم.

 

قيام كربلا يك مدرسه آسماني براي آموزش اسلام ناب است.

قيام كربلا يك مدرسه آسماني براي آموزش اسلام ناب است و براي اينكه انسان‌ها الگوي اسلام ناب را به عينه ببينند و زندگي اسلامي را بر اساس معرفت، ايمان، تقوا و اخلاق اسلامي درك كنند و با حوادثي كه در كربلا رخ داد و ماندگاري آن كه خداوند مقدّر كرد، اين مدرسه همه ساله، همه ماهه و بلكه هر هفته و هر روزه است و شما مي‌بينيد که نام و ذكر حسين (علیه السلام) در عالم وجود به ويژه جهان اسلام و شيعيان وجود دارد.

 

صراط مستقيم زندگي انساني، حسين (علیه السلام) است.

صراط مستقيم زندگي انساني، حسين (علیه السلام) است؛ حضرت اباعبدالله الحسين (علیه السلام) الگوي تمام نماي اسلام ناب است، «مصباح الهدی و صفینه النجاه» است، لذا ما بايد از زندگي حضرت ابا عبدالله الحسين (علیه السلام) درس‌ها بگيريم؛ لذا تقاضا دارم که منابر و مجالس محتوا سازي گردد و آموزه‌هاي نهضت حضرت اباعبدالله الحسين (علیه السلام) به جامعه آموزش داده شود.

السلام علیک یا ابا عبد الله و علی ارواح التی حلت بفنائک ...



. إرشاد القلوب، ج1، ص40.

. سوره عصر (103)، آیه 1 و 2.

. إرشاد القلوب، ج1، ص29.

. سوره نازعات (79) ، آیه: 40 و 41.

. بحار الانوار، ج 44، ص 192.

. سوره منافقون (63)، آیه: 7.

 

 

 

  • هیچ نظری یافت نشد

نظر خود را اضافه کنید.

0
شرایط و قوانین.