ابتدائاً محضر مبارک همه شما حضار محترم، تلاشگران عرصه بهداشت و درمان و حوزه دانش بنیان مطالعات فرهنگی در ساحت پزشکی سلام عرض میکنم و عرض ادب دارم. حلول ایام محرم الحرام و شهادت حضرت اباعبدالله حسین (علیه السلام) و یارانش را به شما عزیزان تسلیت میگویم و از همه کسانیکه در برگزاری این همایش که در عرصه مهمی در فضای ملی و فراملی است تلاش کردهاند از جمله دبیر محترم مهندسی فرهنگی شورای فرهنگ عمومی، ریاست محترم دانشکده و همه شما عزیزان، تقدیر و تشکر میکنم.
یکی از شاخصههای مهم تعیین نرخ توسعه و پیشرفت در مجامع آکادمیک بینالملل، رشد در عرصه بهداشت و درمان و تدابیر نرمافزاری و سختافزاری پزشکی است. به همین خاطر است که در نمودار تعیین کننده و ماتریس مشخص کنندهی پیشرفت یک نظام، رشد پزشکی در دو عرصه بهداشت و درمان و در دو حوزه و ساحت نرمافزاری و سختافزاری و قدرت بالای کنترل و مدیریت پزشک نقش مهمی دارد. بدین جهت است که در فضای مطالعاتی و بررسیهای دقیق آماری، حوزه بهداشت و درمان نقش تعیینکنندهای در درجه و مرتبهی پیشرفت یک کشور دارد و به عنوان یک شاخص و شاخص تعیینکننده به شمار میرود.
بدین جهت است که از تاریخ حیات انسان، حوزه بهداشت و درمان یک حوزه تعیین کننده، مهم و مورد توجه خودِ حاکمان، مردم و جامعهی هدف بوده است و یک پزشک و یک مدیر بهداشت و درمان به عنوان حکیم تلقی میشده است که حکیم یکی از اسماء خداوند است. حکیم در فرهنگ لغت بهمعنای فردی است که هم خود دارای استحکام شخصیتی است و هم به جامعه استحکام میبخشد است و کلمهی محکم از همین کلمه حکیم گرفته شده است. هم خود استوار است بر مبانی فکری و تخصص ویژه و هم جامعه را به استواری، پایداری و بقاء هدایت میکند در هر دو عرصه فرهنگی و عرصه پزشکی، بدین جهت از قدیمالایام اینطور بوده که یک جغرافیا اگر میخواستند درجهی پیشرفت، ترقی و حتی توسعه آن را بررسی کنند بخش زیادی از مبانی نظری و آماریِ پیشرفت یک جغرافیا را اختصاص می دادند به حوزه بهداشت و درمان. هم از حیث دستیابی به گزارههای بهداشتی و علوم پزشکی، رسیدن به دانش پزشکی و تولید علم و خودکفایی هم در عرصه وجود مبانی کارآمد و متخصصین متبحّر و هم پیشگیری از حوزه بیماریهای عمومی و منطقهای و هم داشتن سختافزارهای لازم در این رابطه و در آخر گسترش تولید منابع انسانی و وجود دانشکدههای استاندارد بلکه فوق استاندارد پزشکی است. به همین خاطر است که در فضای تشخیصِ رشد، همواره حوزه بهداشت و درمان با همین آیتمهایی که عرض کردم در تعیین درجه و رتبه پیشرفت یک نظام مورد توجه و عنایت است.
ما باید در عرصه بهداشت و درمان همانطور که خدمت وزیر محترم عرض کردم و الحمدالله بسیاری از آن ده مطلبی که بیان شد اجرایی شد ما دارای نقشه جامع سلامت در ایران اسلامی باشیم و بومی سازی آن در هر منطقه. دارای نقشه آزمایشی بیماری باشیم در تمامی حوزههای جغرافیایی، و توانمندی در رفع آسیبهای پزشکی در این فضا، و متناسب با هر جغرافیا، دانشکدهها و رشتههای تخصصی مورد نیاز در آن جغرافیا به عنوان رشتههای مؤثر تدبیر شود و در این رابطه ما با ایجاد کرسیهای نظریهپردازی پزشکی منطقهای، فضا را آماده کنیم برای کنترل تمامی آسیبهای بهداشتی و فضا را توانمند کنیم در عرصه درمان.
در حوزه دارو ما باید به توانمندی خودکفایی برسیم بلکه در ساحت جهانی به مرجعیت در این رابطه دست پیدا کنیم و با تولید متخصصین کارآمد بتوانیم نبض پزشکی منطقه، سپس بسیاری از مناطق جهان را در دست بگیریم. ما باید در حوزه بهداشت و درمان با آن سابقه بلندِ تاریخی که داریم به مرجعیت جهانی دست پیدا کنیم و این مقدور است چرا که فکر ایرانی با مبانی اسلامی که دارد توانمند در این حوزه میباشد.
اما همان طور که عرض شد یکی از کارهای بزرگ پزشکی چه در حوزه بهداشت و چه در حوزه درمان، حوزه فرهنگ پزشکی است. شما میدانید که مدیریت بهداشت و درمان اگر در فضای فرمولهای تنها پزشکی باشد و درمانهای تخصصیِ صرف و در کانال تخصص قرار بگیرد، موفقیت آن بسیار نامتعادل، زودگذر و با درصد ضعیفی است به همین خاطر در مجامع و محافل بزرگ پزشکی جهان میفرمایند: بیش از آن که تخصص لازم باشد در حوزه کاری، نیازمند ارتباط وسیع فی ما بین پزشک و بیمار است و محیط جامعه هدف در حوزه روانشناسی، جامعهشناسی و هدایتهای روحی و روانی آن شخص یا آن جغرافیا است.
پیوست نگاری فرهنگی هر چند در دو قرن اخیر مطرح شده است اما یک کاری است که در حوزه اسلامی از دیرباز مطرح بوده است و بیان می شده که اگر پزشک با بیمار خود ارتباط صمیمی ایجاد نکند و اعتماد او را جلب نکند یا محیطی را که آن پزشک ورود کرده و اعتماد آن جامعه را جذب نکند قطعاً عرصه درمان او موفق نخواهد بود و خود آن شخص در آن محیط به عنوان یک شخصیت تعیینکننده، حضور پیدا نخواهد کرد. بدین خاطر ما باید در حوزه بهداشت و درمان بر روی عنصر پیوست نگاری فرهنگی توجه ویژه کنیم. پیوست نگاری فرهنگی یعنی تدبیر نرمافزاری در عرصه بهداشت و درمان در نحوهی تعامل حوزه بهداشت و درمان با محیط پیرامونی. اگر این پیوست نگاری فرهنگی باشد هم منابع انسانی بهداشت و درمان و هم اثرات بهداشتی و درمانی آن در فضای جامعه میتواند مؤثر واقع شود، اعتماد محیط پیرامونی به خودش را جلب کند و فضا را برای حرکتهای پزشکی فراهم بیاورد اما اگر این پیوست نگاری فرهنگی نباشد قطعاً موجب بیاعتمادی فی مابین گروه هدف و محیط پزشکی خواهد شد.
در رابطه با فرهنگ حدوداً هزار و صد تعریفشده است که فرهنگ چیست، با دیدگاههای مختلف، مکتبهای مختلف، شخصیتهای متخصص در هر امری از دیدگاه خودشان یا از مکتب خودشان آمدند و فرهنگ را تعریف کردهاند. اما این که فرهنگ چیست میتوانیم با نگاهی که ما به مبانی میکنیم و بررسیهای دانایی محور در این رابطه نگاه میکنیم این تعریف را به عنوان یک تعریف جامع در نظر بگیریم. فرهنگ عبارت است از نحوه نگرش، رفتار که منبعث است از یک سری مبانی، آداب و رسوم که کاربرد عملی و اجرایی دارد، یعنی یک سری یافتهها و داشتهها که منبعث است از یک سری مبانی که آن مبانی یا اعتقادی است یا رسوم ملی و محلی است که این، تجلیات عینی و خارجی دارد و عملی، لذا اگر یک فکر، یک ایده و یک روحیه اخلاقی در حوزهی عمل، اجرایی نشود به آن فرهنگ گفته نمیشود باید یک حیث عملی، عینی و خارجی داشته باشد.
با توجه به این تعریف که تقریباً تعریف جامع همه آن تعاریف است، پیوست نگاری بهداشت و درمان این چنین میشود که هرگاه یک موضوع بهداشتی یا درمانی چه در حوزه تولید علم و ساحت نرمافزاری، چه در حوزه تولید سختافزار، چه در حوزه اجرا و اعمال آن مبانی علمی در فضای آن سختافزاری و چه در حوزه میدانی، بخواهد تحقق پیدا کند نیازمند یک سری مطالعات فرهنگیِ پیرامونی در موضوعی است که در عرصه بهداشت و درمان میخواهد اجرا شود. اگر یک بیمارستان زده میشود در یک منطقه، باید دقیقاً کار کارشناسی فرهنگی بشود که این بیمارستان چه تأثیری بر محیط پیرامونی دارد، خودِ محیط پیرامونی باید دارای چه فرهنگی باشند، از باب نمونه عرض کنم اگر مسجدی در آنجا زده شده چه نحوه تعاملی فی ما بین بیمارستان و مسجد باشد، بیمارستان چه تأثیری بر فضای فرهنگی مسجد میگذارد و چه چیزی را باید مراعات کند و مسجد چه چیزی را باید مراعات کند، حتی روی پخش صدای اذان که شاید مساجد دیگر در محیط پیرامونی خودشان نیاز نباشد صدای بلندگو را کوتاه کنند اما در آن محیط اصلاً نباید این فضا ایجاد شود یا نه باید گفته شود چون صدای اذان تأثیر مثبتی روی بیماران دار،. باید کار مطالعاتی شود.
به همین خاطر پیوست نگاری فرهنگی یک کار دانش بنیان جامعهشناسی و روانشناختی محیط پیرامونی است که در هر عرصهی بهداشت و درمان باید ابتدا بر آن کار شود، حین بهره برداری باید هم مراعات شود و هم کار مطالعاتی شود و به شکل بازتولید پروژههای فرهنگی، مرتب باید روی این مسئله کار شود. الان تمامی فضاهای تخصصی چه در عرصه صنعت، چه عرصه بهداشت، درمان و بسیاری از امور دیگر نیازمند این کارها است که ما در فرهنگ غنی اسلام پیرامون همین پیوست نگاری فرهنگی محیطهای پزشکی احادیث و روایت داریم، حتی در رابطه با اینکه با بیمار چگونه باید عیادت کرد این خودش یک کار فرهنگی است، پزشک وقتی که وارد میشود بر بیمار باید چگونه با این بیمار برخورد کند و در چه مختصات جغرافیایی از بیمار باید بنشیند، پایین پا باید بنشیند، بغل او بنشیند، کنار سر او بنشیند، نگاه به چشم او بکند، درباره تمام اینها احادیث و راه کار داریم.
خانههای اطراف محیطهای پزشکی چگونه باید باشند؟ دارای چه معماریهای باید باشند؟ آیا بیمارستان اگر زده میشود محیط پیرامون اگر میخواهد یک ساختمان بسازند آیا ارتفاع آن بالاتر از بیمارستان باشد یا کوتاهتر از بیمارستان باشد؟ خانههایی که در رابطه با محیط جغرافیایی بیمارستان ساخته میشود دربشان به طرف بیمارستان باشد یا نباشد؟ خود پزشکان، خود متخصصان و خود کارکنان آن بیمارستان باید چه رابطهای با محیط پیرامونی داشته باشند؟ خانههای آنها در همان جغرافیا باشد یا نه خانههای کارکنان بیمارستان باید دور از بیمارستان باشد؟ حضور این عزیزانِ حاضر در این بیمارستان و نحوه ارتباطشان با محیط پیرامونی باید به شکل کارشناسانه و استاندارد باشد یا صمیمی و مهربان باشد؟ اینها نکاتی است که در پیوست نگاری فرهنگی لحاظ میشود، آیا بیمارستانی که ساخته میشود به شکل سازههای مدرن و با سازههای محیط پیرامونی اختلاف داشته باشد اگر آنها بتونی هستند این مثلاً فلزی باشد یا همگام باشد؟ اگر محیط پیرامونی، سنتی با معماری سنتی میسازد ولو به شکل مراعات سنت و تجدد، بیمارستان همین شکل باشد و هنگام باشد در ظاهر یا نباشد، طوری نیست؟ اینها در معماری، در نوع تعامل، در حتی گویش، در شیوههای آلودگیهای صوتی و حمایتهای صوتی، اینها نکات بسیار دقیقی است که باید یک پروژهی بهداشت و درمان و پروژه پزشکی باید مراعات محیط پیرامونی را کند که به این مراعات مطالعاتی و اجرایی و بازتولید این حرکت پیوست نگاری فرهنگی میگوید.
شما میدانید که یک پزشک وقتی موفق است که محبوب باشد، یک بیمارستان وقتی موفق است که محبوب باشد، فرهنگ محبوبیت یک بیمارستان و یک پزشک در محیط پیرامونی یکی از آیتمهای پیوست نگاری فرهنگی است. محیطی میتواند مورد توجه یک پزشک قرار بگیرد که آن محیط برای پزشک محبوب و متقابل باشد، پزشک واقعاً دل به کار بدهد، جامعه پذیرای آن باشد، قدرشناس او باشد، هم افق او باشد. یک پزشک با تمام جان وارد عرصه کار بشود، خوب این می شود یک پیوست نگاری فرهنگی. در تمامی عرصههای پزشکی باید ماه ابتدای اجرای یک پروژه، پیوست نگاری فرهنگی کنیم.
پیوست نگاری فرهنگی یکی از مهمترین ارزشهای آن است که آسیبهای یک پروژه بهداشتی و درمانی پزشکی را به حداقل میرساند یا کاملاً برطرف میکند و فضا را برای اجرای موفقیتآمیز پروژهی پزشکی فراهم میکند، این درخواست همه انسانها و همه فضاها است. ما مدتها است که از این مسئله غافل هستیم اما بسیاری از کشورها با نگاه بهرهبردارانه خودشان در این رابطه فعال هستند، من به عنوان نمونه یک جریان را محضر شما عرض میکنم تا شما به این مسئله، ملموس توجه بفرمایید: الان در یکی از جزایر ایران که اسم نمیآورم اگر شما تشریف ببرید، بگوئید بهترین شرکتی که چه خارجی و چه داخلی که نسبت به مردمان بومی محبوبیت دارد و موفق است چه شرکتی است؟ کدام یک از فضاهای صنعتی در این جزیره موفق است؟ آنها بدون توجه به استثمار و استعمار و مشکلاتی که دارند آماری که گرفته شده یک شرکت را اسم میآورند که آن شرکت از خائن ترین شرکتهای بینالمللی جهان است. آماری که بنده در دست دارم همه این نکته را می گویند، چون اطلاع ندارند از واقعیت و ماهیت آن شرکت. این شرکت دقیقاً پیوست نگاری فرهنگی را به شکل استعماری انجام میدهد و به تمام دانشآموزان سال اول ابتدایی یک کیف هدیه داده با یک بسته مداد رنگی که هم روی کیف و هم روی این مداد رنگی های بسیار عالی اسم آن شرکت و آرم آن شرکت است و حتی آنها را تابستان به مشهد برای زیارت امام رضا(ع) فرستاده و برگردانده است، به چه خاطر؟ که در محیط کاری خودش با رعایت پدافند غیر عامل، محیطی را فراهم و آماده بکند، تمام محیط پیرامونی را حامی خودش بکند، محبوبیت پیدا بکند و بتواند به حرکتهای استثمارگرانه خودش ادامه بدهد، این شکل منفی پیوست نگاری فرهنگی استثماری است.
اگر ما بتوانیم پیوست نگاری فرهنگیِ مثبت در جهت خدمت به مردم را اجرا بکنیم قطعاً پروژههای بهداشتی و درمانیِ ما موفق خواهند بود، یک پروژه بدون دانش بنیانی و دانایی محوری در عرصه پیوست نگاری فرهنگی، موفق نخواهد بود. الان استان بوشهر در موقعیت بسیار ویژه و استراتژیک قرار دارد و یکی از شاخصههای مهمی که از سه تا پنج شاخصههای مهم توسعه و پیشرفت بوشهر است شاخص بهداشت و درمان است، چرا؟ چون جغرافیا استان بوشهر یک جغرافیای کرانه ای است، 707 کیلومتر مرز بینالمللی دریایی پزشکی داریم، بویژه وقتی که ما میگوئیم مرز بینالمللی دریایی، مرز بینالمللی خاکی، سیاسی، که در بوشهر همه اینها است من میگویم پزشکی هم هست، ما مرز بینالمللی پزشکی داریم چرا؟ چون بسیاری از بیماریها از طریق آب، دریا و محیطهای بیرون از جغرافیای ملی به یک جامعه تزریق میشود. از آن طرف استان بوشهر در معرض گسترش صنایع آلاینده است چه آلاینده دریایی، چه آلاینده خاکی، تمام فرمولهای بیوشیمی خاک را تغییر خواهد داد و چه آلایندههای هوایی.
حوزه تجارت به خاطر ارتباط بسیار بالا و در نتیجه درصد غیراستاندارد، معرض کالاهای غیر استاندارد قرار خواهد گرفت و الان هم است، بیماریهای منطقهای مثل رماتیسم، بیماریهای دریچههای قلب که بیشتر آنها از گلودردهای استاتوکوکی صورت میگیرد آن سرماخوردگی هایی که در استان بوشهر به صورت چرکی محقق میشود و مراعات نمیشود به خاطر خود درمانیها و تبدیل میشود به عفونتهای خونی و بالطبع بر روی دریچههای قلب تأثیر میگذارد. عدم استفاده از آبزیان به شکل صحیح، شما میبینید استان بوشهر با این که ظرفیت و قابلیت سلامت بالایی دارد به خاطر این نکات و توسعه صنایع آلاینده دچار آسیبهای جدی خواهد شد اگر ما نقشه جامع سلامتِ استان بوشهر در دو حوزه بهداشت و درمان را طراحی نکنیم و در آن عرصه هم ما پیوست نگاری فرهنگی پزشکی نکنیم یعنی هم نقشه جامع سلامت منطقهای بنویسیم در دو حوزه بهداشت و درمان و هم پیوست نگاری فرهنگی، در عرصههای پروژههای بهداشت و درمان در این فضا که عرض کردم و توسعه زیرساختهای پزشکی که واقعاً ما ضعیف هستیم. ما باید استان بوشهر را تبدیل کنیم به پایلوت در تمامی شاخصههای بهداشت و درمان و پیوست نگاری فرهنگی و گسترش این مبنا در ایران اسلامی و تجلی ایران اسلامی از استان بوشهر به خاطر همان ارتباطات خارجی و بینالمللی برای نمایش و نمایاندن توسعه و پیشرفت ایران در افق 1404. ما نیاز داریم در عرصههای مختلفِ دانش بنیان، به نگاه فراملی و بینالمللی، ما باید به تولید علم و مرجعیت علمی به ویژه در آن علومی که سابقه مرجعیت داریم مثل پزشکی دست پیدا کنیم با همان نگاه دانایی محوری و فرهنگی، و شما عزیزان میتوانید از استان بوشهر آغاز کنید و با یک نگاه علمی و دانش بنیان چه در عرصه بهداشت و درمان و فرهنگ، یک بسته کار آماده کنید تا انشاءالله الگویی باشد برای تمامی ایران.
من تشکر میکنم از برگزارکنندگان، حضار محترم و مهمانان عزیز که فضایی فراهم کردند که استان بوشهر به عنوان استان دانایی و دانش مطرح شود.
جهان را با علم و دانش میتوان مدیریت کرد و اگر در بستر فرهنگ دینی باشد که همین گسترش علم و دانش بخشی از فرهنگ دینی است، میتوان استقلال خود را حفظ کرد و به قدرت استقلال، پیشرفت و مدیریت جهانی خود افزود و هیچ گاه متأثر از دیگران نبود بلکه دیگران مورد تأثیر ما قرار میگیرند چون تاریخ ما این چنین است. ما باید دیگران را مدیریت کنیم نه دیگران ما را، این نگاه مقام معظم رهبری است.
موفق و مؤید باشید، امیدواریم انشاءالله همه شما در این حوزه، مورد تأیید و مشمول دعای خیر آقا امام زمان(عج) باشید
نظرات