userfiles/images/logo.png

ترس از خدا...

ترس از خدا...

دسته: حکایت ها
منتشر شده در پنج شنبه, 28 شهریور 1392 13:00
بازدید: 2845

darolershad.bahjat15-188x250در زمان پهلوى كه تشكيل مجالس روضه خوانى و همه ى اجتماعات دينى و مذهبى ممنوع بود، مردم در مسجدى اجتماع كرده بودند و شخص بزرگوارى در بالاى منبر مشغول سخنرانى بود.

 

 

از قضا، پاسبانى از پنجره ى مسجد سرى به مسجد كشيد تا اوضاع مسجد را مشاهده كند، مردم همه وحشتناك به سوى او نگاه مى كردند، در اين حال آن آقا كه بر بالاى منبر بود، فرمود:

اگر به اندازه ى ترس از يك پاسبان، از خدا مى ترسيديم، كار ما امروز به اين جا نمى كشيد!

منبع: مرکز تنظیم و نشر آثارآیت الله بهجت (قدس سره)

 

  • هیچ نظری یافت نشد

نظر خود را اضافه کنید.

0
شرایط و قوانین.